آرشیو وبلاگ
-
▼
2011
(35)
-
▼
ژوئیهٔ
(12)
- رضا بیک ایمانوردی، راننده ای که هنرپیشه شد و هنرپی...
- سینما مرده است یا سینمای ژان لوک گدار؟
- رابرت دنیرو هنرمندی برای تمام نقشها
- مروری بر زندگی و آثار راینر ورنر فاسبیندر، فیلمساز...
- سینما، سینماست!
- زندگینامه کن لوچ
- نگاهی فشرده به فیلم ِ «در سالی با سیزده ماه» ، اثر...
- نگاهی به زندگی و آثار راینر ورنر فاسبیندر
- فاکوندو کابرال خواننده فولکلور آمریکای لاتین کشته شد
- سِر چارلز اسپنسر چاپلین
- اینجا که منم ، آنجا که تویی
- ادیت پیاف زنی از تبار زنان عصیانگر!
-
▼
ژوئیهٔ
(12)
دنبال کننده ها
با پشتیبانی Blogger.
رضا بیک ایمانوردی، راننده ای که هنرپیشه شد و هنرپیشه ای که راننده شد. یادش به خیر باد!
درآن لحظه شاید حتی ساموئل هم تصور نمی کرد جوانی که با آن شور و حرارت متواضعانه مقابلش ایستاده روزی با نام " رضا بیک ایمانوردی " در سینمای ایران مشهور می شود بطوریکه برای امضای قرارداد بازی در فیلم ها وقت چند ماهه می دهد!
خاچیکیان خود در مصاحبه ای با نگارنده درباره آن روز و چگونگی هنرپیشه شدن "بیک ایمانوردی"گفت:" آن جوان من را آقای خاچیک خطاب کرد و به زبان ترکی شروع به حرف زدن کرد که من از همین جسارت او خوشم آمد و دلم نیامد خواهشش را زمین بیندازم و به راننده ام گفتم کارت استودیو را به وی بدهد تا در اولین فرصت در آنجا ملاقاتش کنیم .البته گفتم که فعلا در میانه فیلمبرداری فیلم فریاد نیمه شب هستیم و امکان اینکه او در آن فیلم بازی کند وجود ندارد .ولی بعد به فکرم رسید که برای امتحان هم که شده در یک صحنه کوتاه از او بازی بگیرم."
سینما مرده است یا سینمای ژان لوک گدار؟
پیرمرد هشتاد ساله که در چند سال اخیر با گفت و گوهای اندک اما بسیار جنجالی اش خبرساز شده، ظاهراً حوصله اش از همه چیز سر رفته و حالا می گوید" سینما مرده است"!
ژان لوگ گدار، یکی از بنیانگذاران موج نوی سینمای فرانسه و از کاشفان سینمای آمریکا، حالا علیه سینما قد علم کرده و با اعلام مرگ سینما و دهن کجی به قواعد آن، خود را "مولف" نمی داند.سینمای مولف، موج نو و گدار
در صحبت از تئوری های سینما، نظریه مولف هنوز قرص و محکم به نظر می رسد و هنوز کارگردان یک فیلم، "خالق" یا "مولف" آن قلمداد می شود و گدار به عنوان یکی از نویسندگان مجله "کایه دو سینما" در دهه پنجاه و یکی از بنیانگذاران موج نو، یکی از چهره های شاخص در این نظریه است.
سینما، سینماست!
از نظر کِن لوچ، کارگردان سرشناس بریتانیایی، سینما با گریفیث آغاز میشود. البتّه بماند که از نظر ایشان سینما با کیارستمی هم به اتمام میرسد. چرا که فعلاً به آغاز سینما کار داریم و نه پایان آن. باید گفت که نظر آقای لوچ اگر کاملاً درست نباشد، تقریباً به حقیقت نزدیک است.
دیوید دبلیو گریفیث، این کارگردان اصالتاً بریتانیایی هالیوود که والدینش از ولز به ایالات متّحده آمریکا مهاجرت کردند، نقش عمدهای در شکلدهی سینما داشت تا جایی که به عقیده صاحبنظران، گریفیث نخستین فیلم بلند تاریخ سینمای آمریکا را ساخت؛ یعنی تولّد یک ملّت. با این حساب میتوان فیلم تولّد یک ملّت را تولّد فیلم بلند دانست، اما سینما پیشتر از این متولد شده بود.
زندگینامه کن لوچ
کن لوچ متولد هفدهم ژوئن ۱۹۳۶ در وارویک شایر بریتانیا در ابتدا به آکسفورد رفت تا حقوق بخواند اما در عوض مجذوب بازیگری شد و عضو کلوب تئاتر تجربی همانجا شد. او بازیگری را در تئاتر آغاز کرد ...
اما بعد با پیوستن به BBCدر سال ۱۹۶۱ کارگردانی را تجربه کرد و همکاری او با تهیه کننده ای به نام تونی گارنت به خلق مجموعه ای از مستندهای دراماتیک برای BBC انجامید. یکی از این اپیزودها تحت عنوان کتی به خانه بیا که در سال ۱۹۶۵ تولید شد مشکل بی خانمانی شهروندان و سطح رفاه مردم بریتانیا را هدف قرار داد. «کتی به خانه بیا» به عنوان یکی از جنجالی ترین فیلمهایی که توسط BBC تولید شد به تغییراتی بنیادین در قانون و اساسنامه این کشور در ارتباط با افراد بی خانمان انجامید.
نگاهی فشرده به فیلم ِ «در سالی با سیزده ماه» ، اثر راینر ورنر فاسبیندر*
نوشته نیما حسینپور
داستان فیلم:
فرانکفورت، تابستان ۱۹۷۸: اِلویرا وایسهاوپت (اِرنست سابق) سالها پیش عاشق دلال سابق و کارفرمای امروز، آنتون زایتز، شده و تغییر جنسیت داده است. کریستوفر هاکر، معشوق کنونیاش، او را ترک میکند. دوست نزدیکش زورای قرمز به او خیانت میکند. دوست قدیمی اش زایتز از ادامهی دوستی با او سر باز میزند. همسر سابقش (پیش از تغییر جنسیت) که از او دختری نیز دارد، حاضر نیست اِلویرا را بپذیرد. در پایان اِلویرا خودکشی میکند.
نگاهی به زندگی و آثار راینر ورنر فاسبیندر
تألیف: نیما حسینپور
راینر ورنر فاسبیندر ۱، شاعر، نمایشنامهنویس و سینماگر آلمانی در سال ۱۹۴۵ در شهر بَد ووریسهوفن ۲ بهدنیا آمد. پدرش پزشک و مادرش مترجم بود. فاسبیندر در شهر مونیخ بزرگ شد و بهدبیرستان رفت. در سالهای پایانی دههی پنجاه، با رفتن پیاپی بهسینما، علاقهی ژرفی بهفیلم پیدا کرد. همزمان با شرکت در کلاسهای آموزش بازیگری، نخستین فیلمهای کوتاهش را بهنامهای «خیابانگرد» ۱۹۶۵، و «هرج و مرج کوچک» ۱۹۶۶، ساخت. در سال ۱۹۶۸ انجمن «ضد تأتر» را بنا نهاد که هانا شیگولا (از برجستهترین بازیگران زن فیلم هایش) نیز عضو آن شد.این کوششها سراسر زیر سایهی گفتمان جامعهی رفاه سرمایهداری و جنبش دانشجویی ۱۹۶۸ و در پی آن، رنگ و بوی سیاسی گرفتن هنر و ادبیات بودند. فاسبیندر نخستین فیلم بلند داستانی خود را به نام «عشق از مرگ سردتر است» در سال ۱۹۶۹ و با کمترین امکانات ساخت. این فیلم متأثر از زیباییشناسی فیلمهای پلیسی آمریکایی و موج نوی فرانسه است.
فاکوندو کابرال خواننده فولکلور آمریکای لاتین کشته شد
فاکوندو کابرال، یکی از مشهورترین خوانندگان موسیقی فولکلور در آمریکای لاتین در گواتمالا سیتی، پایتخت گواتمالا کشته شده
است. آقای کابرال که آرژانتینی و ۷۴ ساله بود، از هتل محل اقامت خود راهی فرودگاه بود که مورد اصابت گلوله قرار گرفت.
هدف ضاربین از حمله به آقای کابرال مشخص نشده است. آقای کابرال برای اجرای کنسرت به گواتمالا سفر کرده بود.
سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد، یونسکو، در سال ۱۹۹۶ فاکوندو کابرال را "سفیر جهانی صلح" خود نامیده بود.
مشهورترین ترانه آقای کابرال "من متعلق به اینجا و آنجا نیستم" (No Soy de Aqui ni Alla) است که به زبان های زیادی اجرا شده است.
هدف ضاربین از حمله به آقای کابرال مشخص نشده است. آقای کابرال برای اجرای کنسرت به گواتمالا سفر کرده بود.
سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد، یونسکو، در سال ۱۹۹۶ فاکوندو کابرال را "سفیر جهانی صلح" خود نامیده بود.
مشهورترین ترانه آقای کابرال "من متعلق به اینجا و آنجا نیستم" (No Soy de Aqui ni Alla) است که به زبان های زیادی اجرا شده است.
سِر چارلز اسپنسر چاپلین
سِر چارلز اسپنسر چاپلین (۱۶ آوریل ۱۸۸۹ - ۲۵ دسامبر ۱۹۷۷) یکی از مشهورترین بازیگران و همچنین کارگردان و موسیقیدان برجستهٔ هالیوود و برندهٔ جایزه اسکار است. بیشتر فیلمهای او کمدی و صامت هستند.
چاپلین در زمینه سینما بیش از ۶۵ سال فعالیت کرد که شروع فعالیتهای وی از سالن ویکتوریا انگلستان به عنوان پسربچهای آغاز شد و تا سن ۸۸ سالگی ادامه یافت. وی در سال ۱۹۱۹ همراه با تعدادی از دوستان سینمایی خود اتحادیه سینماگران را تاسیس کرد.
مارتین سیف در کتابی تحت عنوان چاپلین: یک زندگی مینویسد: چاپلین فقط بزرگ نبود، او غولی بود.
چاپلین در زمینه سینما بیش از ۶۵ سال فعالیت کرد که شروع فعالیتهای وی از سالن ویکتوریا انگلستان به عنوان پسربچهای آغاز شد و تا سن ۸۸ سالگی ادامه یافت. وی در سال ۱۹۱۹ همراه با تعدادی از دوستان سینمایی خود اتحادیه سینماگران را تاسیس کرد.
مارتین سیف در کتابی تحت عنوان چاپلین: یک زندگی مینویسد: چاپلین فقط بزرگ نبود، او غولی بود.
اشتراک در:
پستها (Atom)
درباره من
- صدرالدین تام
- I was born and raised in Iran. After being imprisoned as a political prisoner, I fled Iran, and seek refuge in Sweden in 1984, and started my new life in exile as a movie director.
آرشیو
- 2012 (3)
-
2011
(35)
- دسامبر(3)
- نوامبر(5)
- اکتبر(4)
- سپتامبر(5)
- اوت(6)
-
ژوئیهٔ(12)
- رضا بیک ایمانوردی، راننده ای که هنرپیشه شد و هنرپی...
- سینما مرده است یا سینمای ژان لوک گدار؟
- رابرت دنیرو هنرمندی برای تمام نقشها
- مروری بر زندگی و آثار راینر ورنر فاسبیندر، فیلمساز...
- سینما، سینماست!
- زندگینامه کن لوچ
- نگاهی فشرده به فیلم ِ «در سالی با سیزده ماه» ، اثر...
- نگاهی به زندگی و آثار راینر ورنر فاسبیندر
- فاکوندو کابرال خواننده فولکلور آمریکای لاتین کشته شد
- سِر چارلز اسپنسر چاپلین
- اینجا که منم ، آنجا که تویی
- ادیت پیاف زنی از تبار زنان عصیانگر!