آرشیو وبلاگ
-
▼
2011
(35)
-
▼
ژوئیهٔ
(12)
- رضا بیک ایمانوردی، راننده ای که هنرپیشه شد و هنرپی...
- سینما مرده است یا سینمای ژان لوک گدار؟
- رابرت دنیرو هنرمندی برای تمام نقشها
- مروری بر زندگی و آثار راینر ورنر فاسبیندر، فیلمساز...
- سینما، سینماست!
- زندگینامه کن لوچ
- نگاهی فشرده به فیلم ِ «در سالی با سیزده ماه» ، اثر...
- نگاهی به زندگی و آثار راینر ورنر فاسبیندر
- فاکوندو کابرال خواننده فولکلور آمریکای لاتین کشته شد
- سِر چارلز اسپنسر چاپلین
- اینجا که منم ، آنجا که تویی
- ادیت پیاف زنی از تبار زنان عصیانگر!
-
▼
ژوئیهٔ
(12)
دنبال کننده ها
با پشتیبانی Blogger.
نگاهی به زندگی و آثار راینر ورنر فاسبیندر
تألیف: نیما حسینپور
فاسبیندر در بیشینهی آثارش یک سنجشگر اجتماعیست. مناسبات و هنجارهای پذیرفته شدهی اجتماعی از نگاه او نه تنها پذیرفته نیستند، بلکه به نقد کشیده شده و چهرهی حقیقیشان آشکار میگردد. او بار سنگین مسئولیت هنرمند در برابر اجتماع خویش را بر دوش کشیده و بدون آن که آثارش شعارگونه جلوه کنند، نقش خود را بهعنوان هنرمندی روشنگر بهخوبی ایفا میکند. وضعیت روانی- اجتماعی اقلیتهای اجتماعی همواره مورد توجه او بوده است، برای نمونه همجنسگرایان و خارجیها. وی برخورد جامعه را با این گونه افراد با نگاهی ژرف بهتصویر کشیده و بدون آن که بهپشتیبانی یکی در برابر دیگری برخیزد، نتیجهی این برخورد را در برابر چشمان بیننده میگذارد. او شاهد است که چگونه «نگاهِ دیگران»، پیشداوریها و دشمنیشان در سرنوشت این افراد تأثیر گذاشته و زندگی آن ها را بهسوی نابودی میکشاند. افزون بر اقلیتهای اجتماعی، دستمایههای دیگری نیز همچون بررسی چگونگی شکلگیری جامعهی آلمان پس از جنگ دوم جهانی، مردسالاری و نگاه فردی فیلمساز به عشق و رابطهی جنسی، آثار او را به مجموعهای کامل بدل میسازند.
فاسبیندر در فیلمهایش سبکها و درونمایههای گوناگونی را آزموده؛ لیکن «ملودرام» همواره ژانری ثابت در فیلمهای او بوده است. خود او نیز در فیلمهایش زیر تأثیر جهانبینی و نگاهِ هنری «داگلاس سیرک» است كه در دههی پنجاه میلادی در آمریکا فیلمهای بسیاری را به این شیوه ساخته.
-------------------
Rainer Werner Fassbinder ۱
Bad Wörishofen ۲
Querelle ۳
راینر ورنر فاسبیندر ۱، شاعر، نمایشنامهنویس و سینماگر آلمانی در سال ۱۹۴۵ در شهر بَد ووریسهوفن ۲ بهدنیا آمد. پدرش پزشک و مادرش مترجم بود. فاسبیندر در شهر مونیخ بزرگ شد و بهدبیرستان رفت. در سالهای پایانی دههی پنجاه، با رفتن پیاپی بهسینما، علاقهی ژرفی بهفیلم پیدا کرد. همزمان با شرکت در کلاسهای آموزش بازیگری، نخستین فیلمهای کوتاهش را بهنامهای «خیابانگرد» ۱۹۶۵، و «هرج و مرج کوچک» ۱۹۶۶، ساخت. در سال ۱۹۶۸ انجمن «ضد تأتر» را بنا نهاد که هانا شیگولا (از برجستهترین بازیگران زن فیلم هایش) نیز عضو آن شد.این کوششها سراسر زیر سایهی گفتمان جامعهی رفاه سرمایهداری و جنبش دانشجویی ۱۹۶۸ و در پی آن، رنگ و بوی سیاسی گرفتن هنر و ادبیات بودند. فاسبیندر نخستین فیلم بلند داستانی خود را به نام «عشق از مرگ سردتر است» در سال ۱۹۶۹ و با کمترین امکانات ساخت. این فیلم متأثر از زیباییشناسی فیلمهای پلیسی آمریکایی و موج نوی فرانسه است.
فاسبیندر افزون بر کارگردان، بازیگری زبردست نیز بود و در کنار بازیگری در فیلمهای خودش، در فیلمهای دیگری نیز نقشآفرینی کرد، برای نمونه: فیلم علمی- تخیلی «کامیکازه ۱۹۸۹» در سال ۱۹۸۲.۴۲ فیلم و چندین نمایشنامه و شعر و رُمان، نتیجهی کوشش و کار مداوم این هنرمند انسانگراست، که با وجود عمری کوتاه، آثار مهمی را برای ادبیات و سینمای آلمان آفریده. فاسبیندر آخرین فیلم خود را بهنام «کو ِر ِل» ۳ در سال ۱۹۸۲ و بر اساس رمانی از ژن ژنه ساخت. او سرانجام، در دهم ژوئن ۱۹۸۲ و در مونیخ، بهسبب استفادهی همزمان و بیش از اندازهی کوکایین و داروی خوابآور، جهان را بدرود گفت.
حاکمیت فاشیسم ِ هیتلری تأثیر ژرفی بر اندیشه و هنر فاسبیندر داشت. این پیشامد و فروپاشی آن، و نتایجی كه در پی داشت، فیلمساز را برآن داشت تا از جامعهی آلمان بهعنوان دستمایهای بنیادینْ در سراسر كارهای هنری خویش بهره جوید. به این وسیله او میخواست گذشته را زنده و حاضر نگاه دارد. همچنین در برابر دستور مقامات بالا در مورد «بهفراموشی سپردن»، یا «فراموشکردن گذشتهی شرمآور از راه سکوت دربارهی آن» مقابله کند. رخدادهای پیچیدهی روانی از دیگر دستمایههای این فیلمساز هستند. انسان- در- انزوا و یا وضعیت روانی- اجتماعی اقلیتهای اجتماعی همواره شكلدهندهی درونمایه در كارهای او بودهاند. فاسبیندر به یاری این دستمایهها به دریافتی روانشناسانه از روابط میان انسانها میرسد و آن را با چیرهدستی ویژهی خود در فیلمهایش بهتصویر میکشد. فیلمهای فاسبیندر گواه نگرش منفی او به انسانند، در عین حال او با شخصیتهای فیلمهایش ابراز همدردی میکند. زنان نیز همواره مورد توجه او بودهاند و در بسیاری از فیلمهایش نیز ایفاگر نقش نخستند (مارتا، زندگی زناشویی ماریا براون، حسرتِ ورونیکا فوس).
فاسبیندر افزون بر کارگردان، بازیگری زبردست نیز بود و در کنار بازیگری در فیلمهای خودش، در فیلمهای دیگری نیز نقشآفرینی کرد، برای نمونه: فیلم علمی- تخیلی «کامیکازه ۱۹۸۹» در سال ۱۹۸۲.۴۲ فیلم و چندین نمایشنامه و شعر و رُمان، نتیجهی کوشش و کار مداوم این هنرمند انسانگراست، که با وجود عمری کوتاه، آثار مهمی را برای ادبیات و سینمای آلمان آفریده. فاسبیندر آخرین فیلم خود را بهنام «کو ِر ِل» ۳ در سال ۱۹۸۲ و بر اساس رمانی از ژن ژنه ساخت. او سرانجام، در دهم ژوئن ۱۹۸۲ و در مونیخ، بهسبب استفادهی همزمان و بیش از اندازهی کوکایین و داروی خوابآور، جهان را بدرود گفت.
حاکمیت فاشیسم ِ هیتلری تأثیر ژرفی بر اندیشه و هنر فاسبیندر داشت. این پیشامد و فروپاشی آن، و نتایجی كه در پی داشت، فیلمساز را برآن داشت تا از جامعهی آلمان بهعنوان دستمایهای بنیادینْ در سراسر كارهای هنری خویش بهره جوید. به این وسیله او میخواست گذشته را زنده و حاضر نگاه دارد. همچنین در برابر دستور مقامات بالا در مورد «بهفراموشی سپردن»، یا «فراموشکردن گذشتهی شرمآور از راه سکوت دربارهی آن» مقابله کند. رخدادهای پیچیدهی روانی از دیگر دستمایههای این فیلمساز هستند. انسان- در- انزوا و یا وضعیت روانی- اجتماعی اقلیتهای اجتماعی همواره شكلدهندهی درونمایه در كارهای او بودهاند. فاسبیندر به یاری این دستمایهها به دریافتی روانشناسانه از روابط میان انسانها میرسد و آن را با چیرهدستی ویژهی خود در فیلمهایش بهتصویر میکشد. فیلمهای فاسبیندر گواه نگرش منفی او به انسانند، در عین حال او با شخصیتهای فیلمهایش ابراز همدردی میکند. زنان نیز همواره مورد توجه او بودهاند و در بسیاری از فیلمهایش نیز ایفاگر نقش نخستند (مارتا، زندگی زناشویی ماریا براون، حسرتِ ورونیکا فوس).
فاسبیندر در بیشینهی آثارش یک سنجشگر اجتماعیست. مناسبات و هنجارهای پذیرفته شدهی اجتماعی از نگاه او نه تنها پذیرفته نیستند، بلکه به نقد کشیده شده و چهرهی حقیقیشان آشکار میگردد. او بار سنگین مسئولیت هنرمند در برابر اجتماع خویش را بر دوش کشیده و بدون آن که آثارش شعارگونه جلوه کنند، نقش خود را بهعنوان هنرمندی روشنگر بهخوبی ایفا میکند. وضعیت روانی- اجتماعی اقلیتهای اجتماعی همواره مورد توجه او بوده است، برای نمونه همجنسگرایان و خارجیها. وی برخورد جامعه را با این گونه افراد با نگاهی ژرف بهتصویر کشیده و بدون آن که بهپشتیبانی یکی در برابر دیگری برخیزد، نتیجهی این برخورد را در برابر چشمان بیننده میگذارد. او شاهد است که چگونه «نگاهِ دیگران»، پیشداوریها و دشمنیشان در سرنوشت این افراد تأثیر گذاشته و زندگی آن ها را بهسوی نابودی میکشاند. افزون بر اقلیتهای اجتماعی، دستمایههای دیگری نیز همچون بررسی چگونگی شکلگیری جامعهی آلمان پس از جنگ دوم جهانی، مردسالاری و نگاه فردی فیلمساز به عشق و رابطهی جنسی، آثار او را به مجموعهای کامل بدل میسازند.
فاسبیندر در فیلمهایش سبکها و درونمایههای گوناگونی را آزموده؛ لیکن «ملودرام» همواره ژانری ثابت در فیلمهای او بوده است. خود او نیز در فیلمهایش زیر تأثیر جهانبینی و نگاهِ هنری «داگلاس سیرک» است كه در دههی پنجاه میلادی در آمریکا فیلمهای بسیاری را به این شیوه ساخته.
-------------------
Rainer Werner Fassbinder ۱
Bad Wörishofen ۲
Querelle ۳
درباره من
- صدرالدین تام
- I was born and raised in Iran. After being imprisoned as a political prisoner, I fled Iran, and seek refuge in Sweden in 1984, and started my new life in exile as a movie director.
آرشیو
- 2012 (3)
-
2011
(35)
- دسامبر(3)
- نوامبر(5)
- اکتبر(4)
- سپتامبر(5)
- اوت(6)
-
ژوئیهٔ(12)
- رضا بیک ایمانوردی، راننده ای که هنرپیشه شد و هنرپی...
- سینما مرده است یا سینمای ژان لوک گدار؟
- رابرت دنیرو هنرمندی برای تمام نقشها
- مروری بر زندگی و آثار راینر ورنر فاسبیندر، فیلمساز...
- سینما، سینماست!
- زندگینامه کن لوچ
- نگاهی فشرده به فیلم ِ «در سالی با سیزده ماه» ، اثر...
- نگاهی به زندگی و آثار راینر ورنر فاسبیندر
- فاکوندو کابرال خواننده فولکلور آمریکای لاتین کشته شد
- سِر چارلز اسپنسر چاپلین
- اینجا که منم ، آنجا که تویی
- ادیت پیاف زنی از تبار زنان عصیانگر!